وی افزود: مرور این جزئیات، تصویری آشکار از نقش مخرب آمریکا در حمایت از صدام حسین در جریان جنگ تحمیلی ارائه میدهد. سازمانهای اطلاعاتی، از جمله سیا و پنتاگون، در طول جنگ تحمیلی گزارشهایی از جابهجاییها و موقعیت نیروهای ایرانی در اختیار صدام حسین قرار میدادند. البته نقش آمریکا صرفاً به سطح اطلاعاتی و سیاسی محدود نمیشد، بلکه فراتر از آن نیز گسترش یافت. برای نمونه، امریکا و برخی کشورهای اروپایی مقادیر قابل توجهی مواد شیمیایی و تجهیزات در اختیار صدام حسین قرار دادند که بعدها در تولید و استفاده از سلاحهای شیمیایی علیه رزمندگان ایرانی و حتی غیرنظامیان عراقی به کار گرفته شد. یا مثلا آمریکا زمینهای فراهم ساخت تا برخی کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس میلیاردها دلار وام و کمک بلاعوض در اختیار صدام حسین قرار دهند و به این ترتیب ماشین جنگی عراق را تقویت میکردند.
طاهری عنوان کرد: گفته می شود که چند شرکت آلمانی نقش قابل توجهی در تأمین تجهیزات و مواد برای برنامه شیمیایی رژیم بعث داشته اند. این شرکتها با ارائه تجهیزات آزمایشگاهی و کارخانههای پوششی زمینه را برای تولید عوامل شیمیایی فراهم ساختند.
وی ادامه داد: بررسی اسناد آزادشده اطلاعاتی، گزارشهای سازمان ملل و تحقیقات دیگر نشان میدهد که این مواد و تجهیزات بعداً علیه نیروهای ایرانی و غیرنظامیان بهکار گرفته شد. البته برخی از این شرکتها مدعی بودند که فروشها برای مصارف قانونی انجام شده و استفاده نظامی خارج از کنترل آنها بوده است. ولی، به هر حال، مستندات موجود این طور نشان میدهد که نقش شرکتهای آلمانی در تأمین زیرساخت و مواد شیمیایی عراق جدی و تأثیرگذار بوده است.
عضو هیأت علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی زاهدان گفت: در جنگ ایران و عراق، فرانسه با تأمین هواپیماهای شکاری میراژ F1 و موشکهای ضدکشتی سوپر اتاندارد، نقش مهمی در تقویت توان نظامی عراق ایفا کرد. این تجهیزات، همراه با آموزش خلبانان و تکنسینها، باعث افزایش حملات عراق میشد. در نتیجه، حمایت فرانسه جایگاه عراق را در منطقه تقویت میکرد.
وی افزود: غرب در روابط و تعاملات خود با سایر کشورها، همواره منافع اقتصادی و سیاسی را در اولویت قرار میدهد؛ ازاینرو، حقوق بشر معمولاً در جایگاهی ثانویه و حتی در مرتبهای بسیار پایینتر قرار میگیرد. تجربههای تاریخی و نمونههای معاصر، مانند بحران غزه، بهخوبی نشان میدهد که حقوق بشر برای قدرتهای غربی ابزاری سیاسی است که تنها در صورت همسویی با منافع آنها به کار گرفته میشود. به بیان دیگر، هنگامی که دفاع از حقوق بشر بتواند منافع ژئوپلیتیک و اقتصادی غرب را توجیه یا تقویت کند، بهشدت بر آن تأکید میشود؛ اما هرگاه این اصول در تعارض با منافع استراتژیک قرار گیرند، بهراحتی نادیده گرفته میشوند.
جهاد ملی در جنگ تحمیلی
طاهری افزود: این سازمان در سالهای نخست پس از خروج از ایران تلاش کرد با بهرهگیری از فضای آن زمان، خود را بهعنوان یک «آلترناتیو» به جای جمهوری اسلامی معرفی کند و حمایت محافل و رهبران غربی و مردم ایران را از طریق تبلیغات و رسانه ها جلب کند. از سوی دیگر، برای برخی رهبران یا قدرتهای غربی، وجود چنین سازمانی ابزاری بالقوه محسوب میشد؛ چراکه این قدرتها تمایل داشتند از این سازمان بهعنوان اهرم فشار علیه جمهوری اسلامی استفاده کنند. در همین چارچوب، با تشدید جنگ ایران و عراق، صدام حسین نیز این سازمان را به عنوان یک فرصت مناسب یافت که میتوانست در برابر ایران قرار گیرد و در خدمت اهداف راهبردی رژیم بعث عمل نماید.
وی عنوان کرد: امام خمینی (ره) بهعنوان یک مرجع دینی و رهبر سیاسی، از مشروعیت مذهبی و کاریزما برخوردار بود. این جایگاه معنوی سبب شد مردم از اقشار و گروههای مختلف، دفاع از میهن را نه صرفاً یک وظیفه ملی، بلکه یک تکلیف شرعی بدانند. امام جنگ را در ذهن مردم به جهادی برای استقلال کشور تبدیل نمود و باعث شد داوطلبان از سراسر کشور، حتی از دورافتادهترین روستاها، به جبههها بپیوندند.
عضو هیأت علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی زاهدان خاطرنشان کرد: انتقال فناوری موشکی یکی از نقاط عطف در تحول توان دفاعی ایران پس از جنگ تحمیلی بود. پس از پایان جنگ ایران و عراق، ایران به دلیل تحریمهای تسلیحاتی غربی و محدودیتهای بینالمللی، امکان خرید سامانههای دفاعی پیشرفته را نداشت. همکاری برخی از کشورها با ایران این خلأ را پر کرد و به ایران امکان داد پایههای یک صنعت موشکی مستقل را بنا کند. مهمترین تاثیر آن تقویت بازدارندگی در برابر تهدیدات منطقهای، بهویژه اسرائیل و پایگاههای آمریکا در خاورمیانه بوده است.
انتهای خبر/