بسمالله الرحمن الرحیم
«اشهد ان لا اله الا الله و اشهد ان محمداً رسولالله»
شهادت میدهم که همانا محمد (ص) فرستاده خداوند و آخرین پیامبر خداست شهادت میدهم که همانا نیست خدایی جز خداوند یکتا و عالم به غیب حاکم به سرنوشت بشریت.
«إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ»
با سلام و درود به روان پاک تمامی شهدای تاریخ اسلام و سلام به پدر و مادرم، دوستان و آشنایان. ازآنجاکه عمر انسان چه کوتاه و چه بلند را در دنیا خدا به او میدهد سرانجام روزی «إِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ» شامل حالش میشود. اما زمان و تاریخ حقیقی آن را انسان نمیداند، لذا به یاد مرگ بودن خود انسان را وادار میکند که لحظهلحظههای گذران عمرش را چک کند و حسابهای مثبت و منفی را بسنجد و غافل از کردگار خویش و اعمالش نباشد و این امر شاید زنگی باشد برای تمامی ره پویان طریق راستی و مشتاقان ابدیت. علیایحال من چیزی ندارم که به عزیزانم بگویم؛ اما مواردی برای گفتن است که خوب است جهت اجرا بیان شود. آنچه در بند الف میآورم و بیان میکنم از تمامی دوستان و آشنایان که مرا میشناسند خواهان اجرا هستم و امیدوارم مرا یاری کنند:
الف) مسائل عبادی:
۱- روزه قرضی بسیار دارم از کلیه دوستان و آشنایان میخواهم پس از من برای رضای خداوند انجام دهند. ۲-نماز واجب قرضی نیز بسیار دارم که از دوستان و آشنایان میخواهم برایم انجام دهند.
۳-از کلیه دوستان و آشنایان میخواهم در هفته روزهای پنجشنبه و جمعه برایم طلب آمرزش کنند و در نمازهای یومیه از خداوند برایم آمرزش بطلبند.
۴-از کلیه افرادی که با من دوست و یا آشنا و یا برخورد داشتهاند و به هر نحوی مرا میشناسند جداً از آنها میخواهم مرا ببخشند و از آنان طلب آمرزش میکنم.
ب) پدر و مادر:
۱- پدر جان و مادر جان همانطور که میدانید، رضایت شما در رضایت خداوند از من، شرط است. لهذا باتوجهبه دردسرهای فراوانی که به شما دادهام، و اذیتها و آزارهای فراوانی که شما را دادهام و ناسپاسی فراوانی که شما از من دیدهاید، لذا از شما جداً طلب آمرزش میکنم و از شما میخواهم که مرا ببخشید و برایم دعا کنید تا بلکه پروردگار عالم مرا ببخشد.
۲-مادر جان و پدر جان، از شما میخواهم اصلاً برایم اندوهگین و ناراحت نباشید؛ زیرا من از خدا بودم و بهسوی او میروم. فقط هرگاه مرا یاد کردید، برایم طلب آمرزش کنید و خوشحال باشید و مرا عفو کنید.
۳-مادر جان و پدر جان، برایم خیلیخیلی زحمت کشیدید؛ ولی من لایق نبودم، بتوانم پاسخ زحمتهای شما را بدهم و جبران زحمتهای فراوان شما را بکنم. چه گرسنگی و بیدار خوابیها و خستگیهایی را که برای پرورش من متحمل شدید و من یکذره، حتی یکذره کوچک از ناملایمتها را نتوانستم جبران کنم خداوند به شما صبر دهد و اجر شما را انشاءالله خداوند بدهد و از این بابت من پیش شما خجل زده هستم و امیدوارم که مرا ببخشید.
۴-برادران و خواهرانم، سعی کنند که هر چه بیشتر مسائل اسلامی و قرآنی را خوب بیاموزند تا بتوانند مربی خوبی برای فرزندان خود و جامعه خود باشند.
۵-برادرم حسینعلی، این زحمتکش واقعی و خستگیناپذیر و این مرد بزرگ خانواده و این یاور پدر و مادر که من بسیار اذیتش کردهام، و نتوانستم ذرهای از زحماتش را جبران کنم و خیلی دوستش دارم: از شما طلب آمرزش میکنم و هر زمان مرا یادکرد، سر مزارم برود و مرا دعا کند که سرمشق خانواده باشد و مربی خوب برادرها و خواهرانش را تربیت کند و دلشان را نشکند.
۶-مراسم برایم هر جور خواستید بگیرید؛ ولی سعی کنید که کمخرج باشد و پولش را بـه کسانی که مستحق هستند بدهید.
۷-در زاهدان کنار بقیه شهدا مرا دفن کنید و در سر مزارم قرآن بسیار بخوانید.
۸-اموال سپاه (لباس و…) را به سپاه تحویل دهید و لباسهایم را به فقرا بدهید.
۹-من در دنیا هیچ نداشتهام؛ ولی مقداری قرض دارم که به یکی از دوستان سپردهام کارش را بکند.
۱۰-نحوه دفن و زمانش هر زمانی که دار دنیا را وداع گفتم و هر زمانی به شهرم رسیدم در عصر غروب تنگ باشد و دوستان نزدیکم مرا تشییع کنند.
۱۱-مادرجان، پدر جان من مدت عمری که از خداوند طلب کرده بودم نتوانستم جبران زحمات شما را بکنم از شما میخواهم که مرا ببخشید و حلالم کنید.
از همه دوستان، آشنایان و نزدیکان التماس دعای فراوان را دارم.
و توصیهای که دارم این است به یاد خدا باشید تمام کارهایتان برای رضای خدا باشد و تنها خداوند را حسابرس دقیق خود بدانید.
از همه دوستان طلب آمرزش دارم خداحافظ همگی شما.
انتهای خبر/