بسمالله الرحمن الرحیم
من نورالله غلامیان فرزند محمدعلی، در خط رهبر، عاشق امامزمان (عجلالله تعالی فرجه الشریف) و مجاهد فیسبیلالله. برای دفاع از کشور و ملت مسلمان ایران و برای یاری دین مبین اسلام عاشقانه و داوطلبانه عازم جبهههای حق علیه باطل شدم، تا با خون خویش درخت اسلام را آبیاری نمایم و کلید نجات مظلومان از دست ظالمان تاریخ گردم من چون مقلد و راهرو راه امام امت بودم، به فرمان الهیاش لبیک گفتم و سراسیمه و با جان و دل خود را در اختیار اسلام، کشور و رهبر کبیر انقلاب قرار دادم امیدوارم با خون من و دوستانم اذهان امت مسلمان هر چه بیشتر متبلور شود و هر روزش بیش از پیش به یاری انقلاب عزیزمان بشتابند.
من خود را لایق شهادت نمیدانم، اما اگر این فیض عظمی مرا هم در بر گرفت، چند کلامی به عنوان وصیت خدمت امت حزبالله و خانواده قهرمان خویش عرضه میدارم: من به عنوان یک خدمتگزار از امت شهیدپرور کشور عزیزم ایران تقاضا میکنم همچنان که در صحنه بودهاند از این پس نیز حضورشان را حفظ کنند و لحظهای از پا ننشینند تا دشمن مجال هیچ کاری را نداشته باشد. آنانی که توانایی جبهه رفتن را دارنــد به جبهه رفته و آنانی که این توانایی را ندارند پشت جبهه را گرم نگهدارند. از خواهران مسلمان و انقلابیم میخواهم سنگر حجاب خویش را حفظ کنند و دشمنانی را کـه میخواهند از این طریق ضربه بزنند مأیوس کنند.
سخن دیگرم با اقوام و خویشاوندانم است؛ از آنها میخواهم از رفتن بچههایشان به جبهه جلوگیری نکنند. به مادیات اهمیت کمتری داده و بیشتر معنویات را مورد توجه قرار بدهند. از پدر بزرگوارم درخواست میکنم بعد از من برادرانم را چنان تربیت نماید تا در آینده سربازانی فداکار برای اسلام و قرآن باشند. پدر جان اگر من فرزند بدی برایتان بودم شما مرا به بزرگواری خویش ببخشید و زحمات خود را بر من حلال دارید.
مادرم تو از همه بیشتر برایم زحمت کشیدی، بیشتر بر من حق داری مادر جان من که لایق نبودم در این دنیا حق شما را ادا کنم، اما امیدوارم که شما همانطور که مرا با اخلاص عازم جبهه نمودید، همانگونه زحمت خویش را بر من حلال دارید. مادرم خواهشم از شما این است که در فراق من ننالید و با صبرتان علاقه وافر خویش را به اسلام جلوهگر سازید. از شما میخواهم شبهای جمعه بر سر مزارم بیایید، تا از وجود مبارکتان روحم شاد گردد.
برادر بزرگوارم علی از شما تقاضا میکنم بعد من به پدر و مادر بیشتر برسی و بیشتر احوالشان را جویا باش و تا حد امکان گرفتاریهای آنان را حل کن. خواهرم فاطمه از تو میخواهم زینبوار در فراقم صبر را پیشه کنی و برای من گریه و شیون ننمایی. از شما خانواده محترم درخواست میکنم، چنانچه کسی از من طلبی داشته باشد بپردازید. تا در آن دنیا خاطرم آسوده باشد. در پایان از همه دوستان و آشنایان حلالیت میطلبم و از آنان میخواهم حتیالمقدور بر سر مزارم بیایند و با فاتحه روحم را شاد کنند.
انتهای خبر/