بسم رب الشهداء و الصدیقین
به نام کسی که موجودی بالاتر از همه موجودات به نام انسان آفرید و به نام کسی که ما بهخاطر آن در جبهه هستیم و به نام آن که هست را به وجود آورد و در پایان به نام کسی که روزیدهنده جهانیان است.
گوشهای از وصیتنامه خود را شروع میکنم؛ اول میگوییم که ای پدر و مادرم و ای برادر و خواهرم در شهادت من اشک نریزید و بر سر نزنید؛ چون به گفته قرآن مجید: «شهیدان زندهاند و نزد آفریدگار خود روزی میخورند» و هر پنجشنبه اندکی حنا آورید و بر قبرم بمالید چون میخواهم مانند علیاکبر (ع)، حسین (ع) باشم.
و باز پرچم سبزی در خانه زنید؛ چون نشانه شهادت و شهید است. جسد تکهتکه مرا به مردم نشان بدهید تا مردم ببینند من هم چون حسین ابن علی (ع) به شهادت رسیدم و به آنها بگویید که من با سلاح ایمان به جنگ توپ و تانک دشمن رفتم. چون میخواهم مردم بفهمند که من مثل حسین (ع) به شهادت رسیدهام.
ای مادر و خواهر گرامی من، بر شهادت من اشک نریزید که دشمنان از این گریه و زاری شما استفاده میکنند بـه دوستانم بگویید که راه مرا ادامه بدهند و به جبهه بیایند تا کار جنگ را یکسره کنند و دیگر به دوستان و قومان من بگویید که مرا حلال کنند و پدر و مادر گرامی و برادر و خواهر گرامیام اگر امکان دارد مرا کنار برادرم محمد جانم قبر بکنند. چون میخواهم؛ بلکه اگر کنار محمد باشم، محمدرضای من گناهان من را بشوید، چون من خیلی در زندگی خود گناه کردهام و امیدوارم خدا مرا ببخشد. دیگر عرضی ندارم.
ای امت ایران و ای پــدر و مادرم جز پیروی از رهبر کبیر انقلاب از کسی پیروی نکنید به امید پیروزی حـق بـر باطل.
«شهید شمع تاریخ است میسوزد و به جامعهاش روشنایی میبخشد».
انتهای خبر/