با عرض سلام به رهبر کبیر انقلاب اسلامی امام خمینی و ملت شهیدپرور زابل و با عرض سلام خدمت پدر و مادر، برادران و همسرم.
این آخرین نامهای است که به دست شما والدین من میرسد این وصیتنامه فرزندتان عباس نورایی است. پدر جان از شما تمنا میکنم که وقتی خبر شهادت مرا شنیدی هیچ ناراحت نشوی و فقط با گفتن کلمه «إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ» در سر ختم من حاضر شوی و از خداوند بزرگ برای من طلب آمرزش کنی.
پدر، من همان راهی را رفتم که امام حسین (علیهالسلام) و ۷۲ تن از یارانش رفتند امیدوارم که امامزمان (عج) این هدیه ناقابل را از شما قبول کند.
پدرجان امیدوارم که برادرانم راه مرا که همان راه حسین (ع) است دنبال کنند. پدر همچون گذشته و شاید بیشتر از شما میخواهم که به سخنان امام خمینی که نایب برحق امامزمان (عج) است گوش کنید.
پدر در مرگ من گریه نکنید به مادرم بگویید که برای من گریه نکند. چون با هر قطره اشکی که او میریزد بیشتر مرا آزار میدهد. از او میخواهم که دنبالهرو راه حضرت فاطمه (س) باشد. به همسرم هم سفارش کنید که بعد از شهادت من گریه نکند و عزاداری نکند. به او بگویید بعد از شهادت من بهخاطر این که روح من از این لحاظ شاد شود، هر موقع که دلش خواست ازدواج کند. بعد از من لباسهای مرا به برادرانم بدهید تا با پوشیدن لباسهای من یاد من برای شما زنده شود. برای من عیبی ندارد لباسهای مرا بیرون نریزید.
از مادرم تقاضا میکنم شبهای جمعه بر بالین سر قبرم بیاید و با روشنکردن شمع، برایم از خدا طلب آمرزش کند. از این که نتوانستم به زحمات شما پاسخ کوچکی بدهم مرا ببخشید برای من «لباس سیاه نپوشید» و همیشه شاد باشید. مرا در قبرستان شهدای زابل، قاسمآباد پشت آب، کنار بی بی دوست دفن کنید.
یکشنبه ساعت ۸ شب به تاریخ ۱۳۶۵/۰۹/۲۹ بندر خرمشهر همیشه سلامت باشید فرزند شما.
انتهای خبر/